تبیان، دستیار زندگی
اقبال برای اجتماع آرمانی که در آن خودی به تکامل می‌رسد هشت نوع ضرورت را پیش‌بینی کرده است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اقبال و اجتماع آرمانی

اقبال؛ منادی شعار بازگشت به خویشتن

بخش اول 


اقبال برای اجتماع آرمانی که در آن خودی به تکامل می‌رسد هشت نوع ضرورت را پیش‌بینی کرده است.

اقبال و اجتماع آرمانی
عوامل تقویت خودی:

1- عشق: در نظر اقبال مدلول عشق، بالاتر از آن است که مفهوم این کلمه فقط برای شخص موجب حصول لذت و مسرتی شود. به عقیده وی، عشق عبارت از روحی است که جهان را تجدید می‌بخشد؛ و این روح دارای چنان معنا و خاصیتی است که باید عقیده پیچیده حیرت و سرگشتگی را بگشاید و در حکم پاد زهری است که همه امراض بشری را علاج می‌کند.

2- فقر: مقصود اقبال از «فقر» همان «استغنا» است یعنی انسان به آن مقامی برسد که نسبت به آن چه از نعمت‌ها و امتیازات و افزودنی‌ها به دیگران داده شده است بی‌علاقه باشد؛ در برابر هوس‌هایی که انسان را در این جهان بی چاره می‌کند، بایستد.

3- غیرت: بدون داشتن غیرت، چه جسمانی و چه اخلاقی، در حقیقت برای انسان غیر ممکن است که در این جهان اقدام مهمی بکند. در مواجهه با مشکلات باید حداکثر استفاده را از غیرت برد. خصوصاً آن جا که پای دین و حفظ ارزش‌های معنوی به میان می‌آید. این غیرت است که انسان مؤمن را به حرکت و عکس‌العمل وادار می‌کند.

4- تحمل و بردباری: تحمل و بردباری برای شنیدن نظریات و درک اخلاق دیگران دلیل قدرت و نیروی نظم و ترتیب است؛ و عنایت داشتن و اهتمام به این منظور از هر نظر برای خودی مفید و نافع است. اقبال گفته است: «آن اصلی که به خودی قوام می‌دهد، این است که همان احترامی را که به خودی خودم قائلم، برای خودی دیگران نیز قائل باشم.»

5- کسب حلال: خودی باید توأم با سعی و تلاش باشد و با سعی خود اشیاء و افکار را به دست آورد و بدین وسیله هر نوع لاابالیگری را از میان ببرد.

6- خلاقیت و فعالیت اصیل: برای تقویت خودی باید فعالیت‌ها و کوشش‌های اصیل صورت گیرد. نظر اقبال بر این است که این فعالیت‌ها باید دارای دو صفت «خلاقیت» و «اصالت» باشند. در این صورت است که فعالیت باعث تقویت خودی می‌گردد. (سعیدی، 1370، ص 105-102) و (حلبی، 1382، ص 270-268)

عوامل تضعیف خودی:

برخلاف عوامل فوق که باعث تقویت خودی می‌گردد عوامل و آثاری وجود دارد که خودی را تضعیف می‌کند. این عوامل عبارتند از:

1- ترس: ترس انواع و اقسام آثار هیجانات مضر و غیرعادی را در انسان ایجاد می‌کند و در نتیجه طبیعت انسان را منحرف و رشد اخلاق وی را مختل می‌سازد. در نهاد هر انسان غیرعادی، ترسو، ظالم، دیکتاتور، و کسی که دیگران را در وحشت نگاه می‌دارد ترس وجود دارد، و اصل نداشتن تعادل اخلاقی وی، ناشی از فشار عامل ترس است. با توجه به این معنی برای خودی ضرورت دارد که قبل از آن که بتواند به رشد کاملش برسد، بر این عامل فلج کننده پیروز شود.

2- گدایی (سؤال): اقبال این اصطلاح را به معنای رایجی که دارد و عموماً دلالت بر تکدی می‌کند، به کار نمی‌برد؛ بلکه به عقیده او، هر نوع کامیابی و موفقیتی که بدون کوشش تحصیل شود گدایی است. پس مرد ثروتمندی که ثروتی را از پدر به ارث می‌برد گداست و نیز هر فردی که افکارش را از دیگران اقتباس می‌کند.

به عقیده اقبال عشق عبارت از روحی است که جهان را تجدید می‌بخشد؛ و این روح دارای چنان معنا و خاصیتی است که باید عقیده پیچیده حیرت و سرگشتگی را بگشاید و در حکم پاد زهری است که همه امراض بشری را علاج می‌کند.

3- بردگی: از همه نظامات و مقرراتی که تا کنون بعضی اشخاص بر اثر انحرافات و نادرستی، به منظور استثمار ابنای نوع خویش وضع کرده‌اند، هیچ نظم و اثری ناستوده‌تر و زیان‌آورتر از موضوع بردگی نیست. بردگی اخلاق را فاسد می‌کند و طبیعت بشر را منحرف می‌سازد و طبیعی است که چنین اقدامی خودی انسان را تضعیف می‌کند. در این صورت اگر بنا باشد که خودی انسان رشد کند و به مرحله کمال برسد، بالضروره بایستی بردگی ریشه‌کن شود. و حتی اگر مقرر است که انسان مقام رفیع اخلاقی و معنوی خودش را احراز کند باید سیطره سیاسی و بردگی اقتصادی نیز از بین برود.

4- غرور نژادی یا نسب پرستی: غرور نژادی و تفاخر به اصل خانوادگی نیز که در میان افراد بشر فواصلی ایجاد می‌کند و مباین ارزش ذاتی است، باید محو و نابود شود. تفاخر و غرور خانوادگی یا ملی یا نژادی، احساس صحیح و معقولی نیست و از عواملی است که باعث کندی رشد خودی می‌شود. (سعید، 1370، ص 107-106)

در نتیجه ترویج و تأیید عوامل و آثاری که خودی را مجهز می‌سازد، و در نتیجه اجتناب از عوامل و مؤثراتی که منتهی به تضعیف آن می‌شود خودی نیرومند می‌شود و قدرت روز افزونی به خود می‌گیرد. ولی باید متذکر بود که خودی فقط در ارتباط با سایر خودی‌ها می‌تواند کاملاً رشد کند، نه این که به حال انزوا بماند. حقیقت امر این است که خودی با سایر خودی‌ها در راه نفع مشترک همکاری کند.

اجتماع آرمانی برای رشد خودی:

بعد از بیان عوامل تقویت و تضعیف خودی، نوبت به مطلب مهمی می‌رسد و آن این است که خودی باید در ارتباط با سایر خودی‌ها باشد تا بتواند به رشد مطلوب برسد و این جا است که سخن از محیط زندگی خودی به میان می آید. اقبال برای اجتماع آرمانی که در آن خودی به تکامل می‌رسد هشت نوع ضرورت را پیش‌بینی کرده است که بدین قرارند:

اقبال و اجتماع آرمانی

1-توحید:اصل توحید، از نظر روانشناسی، طالب آن است که به این جهان پراکنده و تقسیم شده وحدت تفکیک ناپذیری بدهد، و همین اصل است که برای تمام اعضای اجتماع وحدت فکر و وحدت عمل تدارک می بیند و از این رو است که همه ادیان بزرگ در رعایت این معنی اصرار دارند. ایمان به خدای یگانه شالوده اساسی وحدت و یکپارچگی اجتماع را تضمین می‌کند و از تفرقه و تشتت جلوگیری می‌کند.

2- نقشی را که پیغمبران در سیر تکامل بشر ایفا کرده‌اند مؤثرترین و اصیل ترین عوامل بوده است، و عشق و علاقه و فداکاری را که مردم در برابر پیغمبران بزرگ از خود نشان داده‌اند، مقیاس حق‌شناسی بشر نسبت به این طبقه است و بدین وسیله دین خودشان را به دین رهبران روحانی، که دارای مقام وحی و الهام بوده‌اند، ادا کرده‌اند. ایمان به نبوت در حکم دومین سنگ پایه بنای یک جامعه ایده‌آل است.

3- قانون قرآن: هر جامعه‌ای باید قانونی داشته باشد تا در هنگام آشفتگی و بروز مشکلات بتواند جامعه را براساس آن هدایت کرد. بهترین قانونی که می‌تواند محیط رشد خودی را به محیطی «ایده‌آل» مبدل کند، آن قانونی است که از سوی خداوند بزرگ در قرآن مجید آمده است.

4- مرکز: هر جامعه‌ای نیازمند مرکزی است که فروغ کلیه فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی آن باید از آن جا نشأت بگیرد. برای مسلمین این مرکز «مکه» است و سایر مراکز فرعی از این نقطه نیرو می‌گیرند. در نتیجه بسط و گسترش همین نظریه یعنی توجه به یک مرکز رسمی بود که مفهوم فلسفی تکوین پاکستان موجب تأسیس این کشور شد.

5- داشتن هدف مشخص: هر اجتماعی برای پیشرفت نیازمند این است که هدف معینی را دنبال نماید تا در آن مسیر تمام قوا و امکانات خود را بسیج کند. این هدف تبلیغ یگانگی خدا و گسترش اسلام می‌باشد. و مسلمین باید در مسیر این هدف بزرگ با جدیت کوشش کنند.

6- تسخیر قوای طبیعت: اجتماع برای رسیدن به تکامل باید از تمام امکانات خدادادی بهره گیرد و این ممکن نیست الا با استفاده از علوم پیشرفته و تسخیر طبیعت مادی در چارچوب مصالح بشریت.

برای تقویت خودی باید فعالیت‌ها و کوشش‌های اصیل صورت گیرد. نظر اقبال بر این است که این فعالیت‌ها باید دارای دو صفت «خلاقیت» و «اصالت» باشند.

7- رشد و تکامل خودی اجتماع: اجتماع آرمانی نیز مانند تک تک افراد اجتماع دارای خودی است و این خودی اجتماعی نیز باید مانند خودی فرد تقویت بشود. و تقویت خودی اجتماعی ممکن نیست مگر به تقویت سنن و نظامات و مراسم مخصوص هر اجتماع. البته باید دقت شود که سنن سالم و مبتنی بر اصول محکم تقویت شوند.

8- حس امومت یا معنای مادری: مفهوم پایه‌گذاری بنای «ایده‌ آل» اجتماع بشری در نظر اقبال مظهر اَعْلی و اَتَمّ خود را همانا از فضایل و امتیازاتی می‌یابد که در وجود مادر، جلوه‌گری می‌کند و این مادر است که به سبب عفت و استقامت و سرسختی، اخلاق بی‌نظیری را در سیر تکامل بشری به جهان انسانیت تقدیم می‌کند. (همان، ص 115-109)

بنابراین ملاحظه می‌شود که اقبال ضمن بیان فلسفه خودی نه فقط برای رشد و تکامل افراد نقشه کاملی طرح کرده است، بلکه در ضمن آن ارکان اصلی جامعه و اجتماع را نیز توصیف کرده است؛ به این معنی که از طرفی به رشد و کمال فرد کمک می‌کند و از طرف دیگر میدان ابراز قوای خلاقه بشری را آماده و مهیا می‌سازد.

با توجه به آن چه در بالا ذکر شد، تذکر یک نکته ضروری می‌باشد و آن این است که فلسفه خودی اقبال یک تفکر اصلاحی است که همه جهان اسلام را شامل می‌شود، و در حقیقت او با ابداع این فلسفه چنین پیش‌بینی می‌کند که جهان اسلام با بیداری از خواب غفلت و آشنایی با خودی خود و تمسک به قرآن مجید و سنت نبوی می‌تواند از زیر یوغ استعمارگران بیرون آمده، اجتماع «ایده‌آل» اسلامی را پایه ریزی کند.

علی جان مرادی جو 

بخش ادبیات تبیان


منابع:

1- اقبال لاهوری، محمد، احیای فکر دینی در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، پایا، بی‌تا.

2- اقبال لاهوری، محمد، کلیات اشعار فارسی، چاپ سوم، تهران، جاویدان، 1366.

3- شریعتی، علی، اقبال؛ معمار تجدید بنای تفکر اسلامی، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.

4- مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، چاپ بیست و هفتم، قم، صدرا، 1383.

5- سعیدی، غلامرضا، اندیشه‌های اقبال لاهوری، چاپ دوم، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1370.

6- حلبی، علی‌اصغر، تاریخ نهضت‌های دینی – سیاسی معاصر، تهران، زوار، 1382.

7- اداره کل همکاری‌های فرهنگی وزارت امور خارجه، مجموعه مقالات همایش علامه اقبال لاهوری، تهران، وزارت امور خارجه، 1380.

8- عنایت، حمید، شش گفتار درباره دین و جامعه، چاپ دوم، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1369.

9- نقوی، علی‌محمد، جامعه شناسی، غرب‌گرایی، جلد اول، چاپ دومف تهران، امیرکبیر، 1377.